هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
او چه داند که چیست حالت عشق
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
که بر او عشق، تیر غم نزده است
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
عشق را مرتبت نداند آنک
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
همه جز در وصال کم نزده است
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
دل و جان باخته است هر دو بهم
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
گرچه با دل ربای دم نزده است
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
آتش عشق دوست در شب و روز
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
بجز اندر دلم علم نزده است
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
یارب این عشق چیست در پس و پیش
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
هیچ عاشق در حرم نزده است
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
آه از آن سوخته دل بریان
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
کو بجز در هوات دم نزده است
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
روز شادیش کس ندید و چه روز
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
باد شادی قفاش هم نزده است
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
شادمان آن دل از هوای بتی
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است
که بر او درد و غم رقم نزده است